ناگفته ها از پرونده جنجالی دختر آبادانی / نگهبان هنوز در زندان! + فیلم و عکس
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۲۹۹۲۰
تصویر ابتدایی دختری با سر و صورت خونین را نشان میداد؛ ویدیویی چند دقیقهای شبیه به صحنهای اکشن و درعین حال رومانتیک از درامی دلخراش با حضور 5 زن و مرد؛ دختری که خونین بر زمین افتاده، زنی میانسال و احتمالا خانهدار که دختر جوان را سخت تحت فشار گرفته، زن دیگری که با پوششی شبیه به زن خانهدار اولی به گیسوان دختر چنگ انداخته، مردی که دست دختر را گرفته و ماموری که ابتدا با باتوم بعد با فشار کف پا و در نهایت با فشار دست، بدن دختر جوان را لمس میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رکنا، صداهایی هم شنیده میشود؛ فریادهایی زنانه که از ورود دختر جوان به منازلشان شاکیاند و میگویند که دختر را کتک زده و در جوی انداختهاند و به پلیس ۱۱۰زنگ زدهاند تا تکلیف را روشن کند. در این میان اما نمیتوان از رفتار عجیب مامور نگهبان و ضربههایی که یکی از زنان بر سر و صورت خونین دختر میکوبد،چیزی برداشت کرد.
فضای مجازی در تسخیر «دختر آبادانی»این ویدیوی یک دقیقه و 5 ثانیهای را اولین بار پنجشنبه، یکم آبان ماه یکی از روزنامهنگاران محلی از مناطق جنوبی کشور با این توضیح منتشر کرد که «به این دختر توسط یک مدیر در آبادان تجاوز و باردار شده، وقتی رفته منزل آن شخص و اعتراض کرده و صدایش را بلند کرده، خانواده آن فرد با کمک کارمندان حراست پالایشگاه آبادان این بلا را بر سر دختر آوردهاند»؛ بنابرآنچه این روزنامهنگار بعدها گفت این ویدیو چهارشنبه، سیام مهرماه در اختیارش قرار میگیرد و او نهایتا صبح پنجشنبه پس از شنیدن خبر بازداشت این دختر جوان و نگرانی از احتمال «لاپوشانی موضوع مقابل فردی بانفوذ» تصمیم به انتشار آن گرفته است. ویدیویی که در همان چند ساعت اولیه پس از انتشار به شدت مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت و کاربران توییتر با به کار بردن هشتگ «دختر آبادان» در نقد این غائله نوشتند.
پخش اعترافات از صدا و سیما
هنوز ۲۴ ساعت از انتشار این ویدیو نگذشته بود که صداوسیما در اقدامی که بارها تکرار شده، ویدیوهایی از «بهار چشمبهراه» پخش کرد که حالا در فضای مجازی به «دختر آبادانی» معروف شده بود، پدر او همچنین خانهای که به آن مراجعه کرده بود.
دختر جوان که چهرهاش در گزارش صداوسیما ناپیداست، خود را همان دختری معرفی میکند که در «بریم» یکی از مناطق آبادان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در ادامه توضیحاتی مختصر درباره آنچه اتفاق افتاده، وضعیت جسمانی و اینکه باردار است به دست میدهد و البته نحوه باردار شدنش را شایعه میخواند و میگوید که ماجرا را به صورت قانونی پیگیری خواهد کرد. صداوسیما ویدیوی دیگری هم منتشر میکند که این یکی بازسازی صحنه حادثه بدون حضور پلیس و دختر آبادانی است. ویدیویی که تصویری است یک سویه از حادثه از زبان اهالی آن خانه.
مسوولان وارد میشوند
انتشار این دو ویدیو از سوی صداوسیما و برخی خبرگزاریها اما نتوانست افکار عمومی را قانع و آرام کند و حتی موجب واکنش دوچندان کاربران فضای مجازی شد و آنها به این اقدام برچسب «اعترافاجباری» زدند. آرامآرام سر و کله مسوولان مربوطه پیدا شد و کمی بعد خبر آمد که آن مامور نگهبان که رفتار عجیب و غیراخلاقیاش با دختر بیدفاع کتک خورده بیش از هر نکتهای با واکنش کاربران مواجه شده بود، بازداشت شده است.
صادق مرادی، رییس دادگستری استان خوزستان با اعلام خبر بازداشت مامور نگهبان و تاکید بر اینکه اقدام او «کاری بسیار ناشایست» بوده است، اعلام کرد که «این خانم (دختر آبادانی) به خاطر اختلاف قدیمی همچنین تسویه مالی با یکی از پرسنل شرکت نفت به منزل ایشان میرود.
این خانم که همراه خود مواد آتشزا و مقداری اسید نیز داشته در ابتدای درگیری با اهالی خانه از تیزبر به عنوان تهدید استفاده کرده است.» او البته در ادامه با تایید اخراج برادر این زن از شرکت به عنوان یکی دیگر از عوامل اختلاف از وجود «موارد دیگر» که انگیزه درگیری بوده، خبر داد اما توضیح بیشتری از جزییات آن موارد ارایه نکرد. در نهایت سوم آبانماه بود که بابک پاکنیا، وکیل دادگستری در حساب توییتریاش اعلام کرد که پیرو تماس تلفنی سرکار خانم بهار چشمبراه، وکالت او را پذیرفته و از آن زمان تاکنون-که ۲۷ روز میگذرد- خبری از وضعیت این پرونده و سرنوشت دختر آبادانی نیست. آنچه با این مقدمه در ادامه میخوانید،گفتوگوی خبرنگار «اعتماد» است با بابک پاکنیا، وکیل بهار چشمبراه و توضیحات این وکیل دادگستری از آخرین وضعیت پرونده «دختر آبادانی».
از زمانی که وکالت بهار چشمبراه را پذیرفتید پرونده چه مراحلی را طی کرده و در حال حاضر در چه وضعیتی است؟
پس از اینکه ایشان رسما تقاضا کردند که من وکالتشان را بپذیرم، وکالتنامهای را تنظیم کردم و در ادامه به آبادان رفتم. همچنین سعی کردم از بین همکارانی که در حوزه قضایی آبادان هستند با ارجحیت اینکه از همکاران خانم باشند از یکی از وکلا به عنوان همکار در پرونده دعوت کنم. بسیاری از همکارانمان ابراز محبت و لطف کردند که درنهایت با یکی از همکاران به نام خانم هندیانی، مسوولیت پرونده را به عهده گرفتیم. پرونده در شعبه ۷ دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب آبادان بود. من با قاضی پرونده صحبت و درخواست کردم که رویکردش به این پرونده امنیتی نباشد؛ چراکه همه آنچه به عنوان اتهام حول محور پرونده در جریان است، جرایم عمومی است و نباید به صرف اینکه جامعه نسبت به آن عکسالعمل نشان داده، ما به آن جنبه امنیتی دهیم. باید اجازه دهیم پرونده در روند عادی پیش برود. قاضی هم بسیار برخورد محترمانه و منصفانهای با موضوع و من داشتند. من پرونده را به طور کامل خواندم و ملاحظات اولیهام را به ایشان گفتهام. نهایتا با موکل خودم هم جلسهای داشتم و از آبادان به تهران آمدم.
محتوای پرونده چه بود؟
طرفین از هم شکایت کردهاند. اینکه دقیقا اتهامات چه مواردی است را طبیعتا نمیتوانم به طور کامل بگویم. اما بخشی از پرونده که مربوط به مسائل اخلاقی بود،از آنجا که دادسرا صلاحیت رسیدگی به آن را نداشت مستقیما باید در دادگاه مطرح میشد. بنابراین آن بخش مسائل اخلاقی پرونده به دادگاه رفت و الان در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ به آن بخش رسیدگی میشود. این مسائل اخلاقی هم جزو جرایم عمومی حساب میشوند اما چون جنبه اخلاقی و خاص دارند مستقیما در دادگاه مطرح میشوند و سایر موارد اتهامی همچنان در دادسرا در حال رسیدگی است.
در حال حاضر وضعیت پرونده به چه صورت است؟
دستورهایی از سوی دادیار برای انجام امور پزشکی قانونی صادر شده بود. موکل من به شدت آسیب دیده بود؛ هم از ناحیه صورت، هم بینی و هم پا. بیشتر زحمت را درخصوص امور پزشکی قانونی، خانم هندیانی کشیدند و به همراه موکلم امور پزشکی قانونی را انجام دادند. پاسخ گزارشها و معاینات پزشکی قانونی به پرونده هم واصل شده فقط یک قسمت جزیی مانده که آن هم در آینده به پرونده اضافه خواهد شد. اما در مدتی که من تهران بودم و کارهای پزشکی قانونی انجام میشد، از موکل من خواسته شد تا من را از وکالت عزل کند و فشارهایی هم به او وارد کردند تا با عزل من پرونده را با صلح و سازش خاتمه دهند که موکلم قبول نکرد. البته قاضی پرونده عوض شده و قاضی جدیدی آمده که وقتی خانم هندیانی نزد ایشان رفتند، این قاضی گفته که هنوز پرونده را مطالعه نکرده و وعده داده که احتمالا اوایل آذرماه و پس از مطالعه پرونده جلسه رسیدگی را با حضور وکلا برگزار خواهد کرد.
در اتفاقی که برای بهار چشمبراه افتاد یک مساله برخورد خانواده طرف مقابل با او بود، بخش دیگر هم برخورد نگهبان؛ که هر دو واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت. همان زمان گفته شد که آن نگهبان بازداشت شده است؛ الان وضعیت مامور نگهبان به چه صورت است؟
نگهبان تفهیم اتهام شد و برای او قرار کفالت صادر شد و به دلیل عجز از تودیع در بازداشت ماند و تا آخرین روزی که من از پرونده اطلاع داشتم، ایشان همچنان در بازداشت بود. راجع به سایرین هم اتهام ضرب و شتم و اینها تفهیم شده که در حال رسیدگی است.
بهجز مامور نگهبان، طرفین ماجرا همگی آزاد هستند؟
برای همه قرار کفالت صادره شده و همه با این قرار آزاد هستند.
بحث مهمی که در این مورد مطرح شده و پرونده را از یک موضوع شخصی به بحثی عمومی ارتقا داده، بحث حقوق شهروندی است. موضوعی که همان زمان انتشار ویدیوی این حادثه در فضای مجازی موردتوجه بسیاری از کاربران قرار گرفت. ضمن اینکه صداوسیما نیز به موضوع ورود کرد. اینکه حتی به فرض اینکه این دختر در اقدامی اشتباه به منزل خانواده طرف مقابل رفته باشد، آیا آنها حق ضرب و شتم او را داشتند! آیا میتوان این حمله را دفاع مشروع در نظر گرفت؟
خیر! اقاریری که در صداوسیما پخش شد اساسا مورد قبول موکل من نیست. متاسفانه برای اینکه بدعت جمع شود حتما طی روزهای آینده علیه اشخاصی که این تصاویر را ضبط کردند و صحنه جرم را بازسازی کردند، اعلام جرم خواهم کرد. چراکه آنها در آن شرایط سخت موکل من را مجبور کردند صحبت کند و بعد بدون حضور موکلم و بدون دستور قضایی صحنه را بازسازی کردند که همه این موارد یک سر تخلف است. اولا اینکه موکل من آیا به اجبار و با جبر و قهر و غلبه داخل خانه شده، محل تردید و بحث فراوان است. نکته دیگر هم اینکه درگیریها بیرون از خانه اتفاق افتاده و بیرون از خانه موکل من را کتک زدهاند.
بنابر مقررات اینها هیچکدام تحت عنوان دفاع مشروع قابلانطباق نیست و اصلا معنا ندارد حتی اگر موکل من، داخل خانه رفته باشد، ادله اثباتی میخواهد. با آن ملاحظاتی هم که من از پرونده داشتم اصلا انطباق ندارد و مشاهدات من نشان میدهد که حضور موکل به هیچ عنوان با زور و اجبار نبوده و برای صحبت کردن به آن خانه رفته بوده و پس از اینکه از خانه بیرون آمده مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته؛ به نحوی که حتی بینی او شکسته است.
او را در فضای باز مورد ضرب و شتم قرار دادهاند که همه مدارک و ادله آن هم موجود است. قانون در بحث دفاع مشروع میگوید که باید همزمان باشد؛ یعنی حتی اگر حملهای باشد و دفع شود و بعدا فرد برود و حملهای انجام دهد، حمله دوم دیگر دفاع مشروع نیست و خود یک حمله مستقل است. در اینجا هیچکدام از این ادله موجود نیست. بنابراین انتظار دارم که مقامات قضایی به پرونده رنگ و بوی امنیتی ندهند. هر پروندهای که در فضای مجازی مطرح میشود، دلیل بر امنیتی بودن یا امنیتی شدن آن نیست. این جرم عمومی است و باید اجازه دهند که بنابر قوانین و مقررات و به طور عادی به این پرونده رسیدگی شود.
اخبار مرتبط احضار پرسنل شرکت نفت به دادسرا در پی ماجرای دختر آبادانی یکهزار و 700 دختر آبادانی جشن تکلیف خود را جشن گرفتند
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا رکنا پلیس تجاوز منزل اعتراض فضای مجازی ضرب و شتم حادثه درگیری جزییات قاضی دادگاه پزشکی جرم قانون اخبار حوادث پرونده دختر وکیل آبادان افشاگری سهام عدالت قیمت خودرو کرونا عکس ایران ساعت دختر مرد ایرانی کرونا جوان تلگرام رئیس دختر آبادانی مامور نگهبان پزشکی قانونی دختر آبادان دفاع مشروع فضای مجازی دختر جوان ضرب و شتم موکل من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۲۹۹۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجازات دختری که باعث مرگ مادر معتادش شد
فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.
پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ سالهای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.
نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا میکردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحثمان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم، اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد.
با اینکه مجروح شده بودم، اما وقتی دیدم از سرش خون میآید دستهایش را گرفتم تا آرام بگیرد، اما او عصبانیتر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. میخواستم قرصهایش را بخرم، اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتشنشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتهاند.
در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی میکردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایهمان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند.
یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر میشد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه داییام در شهرستان رفتم. نمیخواستم به خانه برگردم، اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیریهای ما شروع شد.
من در این سالها خیلی سختی کشیدم، اما من قاتل مادرم نیستم.در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم
در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست میکنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟